سیاه مشق

آنچه که دل می آید و از زبان می گذرد...

سیاه مشق

آنچه که دل می آید و از زبان می گذرد...

سیاه مشق

بر این زمین عبث مرو
بیافرین
بیافرین



اینستاگرام:nil__k_@

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

‎اى کاش من

‎پرنده ىِ کوچکى بودم

‎زهر سو

‎      این چنین 

‎             آزاد

‎تا در این غروبِ سرشار

‎پر و بال بگشایم و پرواز کنم

‎بروم

‎    کوه به کوه

‎           دشت به دشت

‎           بروم 

‎              تا اوجِ پرواز

‎اى کاش

‎در این، دل انگیزْ، غروبِ واپسینِ روز

‎مى شد 

‎      پرنده ایى کوچک بود

‎این چنین

‎       آزادْ از هر سو...

نیل**
  • نیل **


جغرافیاىِ این نقطه از جهان فرق داره...اینجا خونه و کوچه و درخت و نور و خاطره آواز خودشونو میخونن و به بقیه هم کار ندارن. 

_اینجا همه چى،معنیه دیگه ایى داره_

انگارى که تو کله دنیا یه تیکه جدا باشه


  • نیل **

لابد نامى نداشته باشه بهتره...!
 از کجایه این قصه بگم براتون،نمیدونم ولى اینش مهم نیست...این بشرِ_ دون مایه و به غایت ضعیف_ ممکنه هر فکر و برداشت و قضاوتى از شما بکنه؛خب اولش ممکنه بگید بیخود کرده ولى پیشتر که میرید مى بینید که هرکسى ازظن خود،یارِ شما شده و (حالا گیریم برداشتش از شما شتاب زده بوده یا بعد سال ها در غار نشستن وخونِ جگر خوردن بهش رسیده که در نهایت هم معلوم میشه کلا از راهه اشتباه وارد شده و هیچى ولش کن،بگذریم )پس بى خیال مى شید...اما از همه این ها تکان دهنده تر مى تونه این جا خوردنه ناگهانى شما و خراب شدن همه تصوارتتون از اون دوست و دوستیتون بشه،که خب به نظرم هضمش سخته و شاید دیگه در دوستى که هیچ ،حتا در ارتباط معمولى و روزمره ىِ شما با بقیه هم تأثیر عمیقى بذاره. شاید خیلى بدبین تر و محتاط تر پیش برید و بعضا تنهایى رو ترجیح بدید
به هر حال مراقب انتخاب دوستاتون باشید و بى هوا به آب نزنید و اگرم اینجورى شد دیگه غمشو نخورید...
به قول معروف گفتنى:_من از بیگانگان هرگز ننالم/که با من هرچه کرد آن آشنا کرد_
  • نیل **

{در خودکشی دختری از روی پل}خودکشی پرآوازه ترین واژه همسالان یا نه بریدگی پر ابهام قرن شاید,این روزها همچو چتری سیاه و غول آسا بر آسمان شهر من سیتره انداخته است و دسته اش همچو کهنه درختی هزار ساله, در خاک شهر من...ریشه دوانیده است




  • نیل **
ای کاش می شد گذشت و رفت...
در این عصر دلزدگی ها و بردگی ها,دراین زمانه ی دو رنگی ها و دو رویی ها
در میان این هرج و مرج و ازدحام, دلم لک زده است برای زمان نداشتن ها و نخواستن ها
برای زمان ثروتمند بودن آدمی با یک شعر ناب, با یک کتاب کهنه قدیمی که پر بود از دانستنی ها
برای یک فراغ آسوده و سکوتی پر معنا
دلم برای طرح آن جهان عظیمی که تنها منتظر تو باشد تنگ شده است, به دور از زشتی ها و نیرنگ ها
ای کاش میسر بود این جهان آرام,اما پر از ماجراجویی ها...

  • نیل **