...بى نام
يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۶ ب.ظ
لابد نامى نداشته باشه بهتره...!
از کجایه این قصه بگم براتون،نمیدونم ولى اینش مهم نیست...این بشرِ_ دون مایه و به غایت ضعیف_ ممکنه هر فکر و برداشت و قضاوتى از شما بکنه؛خب اولش ممکنه بگید بیخود کرده ولى پیشتر که میرید مى بینید که هرکسى ازظن خود،یارِ شما شده و (حالا گیریم برداشتش از شما شتاب زده بوده یا بعد سال ها در غار نشستن وخونِ جگر خوردن بهش رسیده که در نهایت هم معلوم میشه کلا از راهه اشتباه وارد شده و هیچى ولش کن،بگذریم )پس بى خیال مى شید...اما از همه این ها تکان دهنده تر مى تونه این جا خوردنه ناگهانى شما و خراب شدن همه تصوارتتون از اون دوست و دوستیتون بشه،که خب به نظرم هضمش سخته و شاید دیگه در دوستى که هیچ ،حتا در ارتباط معمولى و روزمره ىِ شما با بقیه هم تأثیر عمیقى بذاره. شاید خیلى بدبین تر و محتاط تر پیش برید و بعضا تنهایى رو ترجیح بدید
به هر حال مراقب انتخاب دوستاتون باشید و بى هوا به آب نزنید و اگرم اینجورى شد دیگه غمشو نخورید...
به قول معروف گفتنى:_من از بیگانگان هرگز ننالم/که با من هرچه کرد آن آشنا کرد_
- ۹۵/۰۴/۰۶